coming soon
جهت تعجیل در تحویل سال نو...
صلوات مرتب...
جهت تعجیل در تحویل سال نو...
صلوات مرتب...
فاک مای لایف....
پ ن: یکی منو هول بده استارتم خراب شه
می خواهد دامن سفيد خورشيد را لکه دار کند.
یلدا مبارک
چون مي ترسم سرما بخورد
پ ن: سرما خوردم، اما احتمال مردنم ضعیف است :/
می خوام برم درست اون وسط وایسم داد بزنم بگم "بی خیال من"
اما گمون نکنم ارشاد بهش مجوز بده
ولی خوب اشکال نداره، میدیم زیر زمینی پخش شه
پ ن: مغزم سراسر فکر نو، نبضم هماهنگ با مترونوم...
پ ن: روزهای بدی نی، سرما بهم ساخته :)
اگه هر کدومش به یه درد می خوردن
این همه درد تو دنیا نبود
جنگ چیز بدی نیست ..
شکست میخورم ...
اشغالم میکنی
پ ن: خدارحم می کنتم. :/
که این روزها صرف در رفتن است
پ ن: خجل یه جماعتی ام از سر بی معرفتی :/
یه حس تازه ...
فکر و خیال ...
دودلی و ترس ...
تو که دیگه نیستی !!!
مگه به خاطره هم میشه خیانت کرد ؟؟؟!!!
گیــــجــــــــــــــم
پ ن: خوب این همه علی خوب، تو علی هم شانس نداشته باشیم؟؟
پ ن: اوووووی فـــ ـیــ ـلـــ ــتــــ ـر نکنید :-/
دوست داشتنت به تن من می خنده
اما حالا یاد گرفتم که از چیزایه دیگه ای باید بترسم
از سوپری سر کوچه
از آقایی که توی تاکسی بغل دستم نشسته
از دوستی که بهم لبخند میزنه
از اس ام اسی که روی گوشیم میاد
از رئیس جمهور
از یه پیرمرد ریش سفید
و از خیلی چیزای دیگه
اما در عوض الان می تونم با افتخار بگم که لولو دیگه ازت نمی ترسم
خودم رو به اشتراک میذارم
شاید یکی پیدا بشه و منو like کنه
پ ن: این روزها خیلی دوست دارم برم، کجاش رو نمی دونم.
به فکر دزدیدن بوق اسرافیل می افتم
دل و قلوه دادن خیلی سخت میشه D:
پ ن: این فقط یه فرضیه است و قلوه هام هنوز سره جاشونن :)
فرايند مديريت استراتژيك زندگی:
1ـ کجا هستيم؟
جواب: نقطه B
2 ـ به كجا ميخواهيم برسيم؟
جواب: نقطه A
3 ـ چگونه به جايي كه ميخواهيم برسيم؟
جواب: دنده عقب
پ ن: خدا این زندگی چرا دنده عقب نداره؟؟؟!!!
پ ن2: تو مدیریت استراتژیک نخوندی که این قدر خوب استراتژی زندگی منو به فـ ـا کــ میدی؟؟
راضی نگه داشتن آدم های اطرافمون هست :(
همه میگن احساس خوشبختی رو در لحظه باید کرد
شاید واسه همینه که توی تقویم هیچ روزی به نام خوشبختی نیست
پ ن: ما زندگیمون تشکیل شده از یه سری لحظات شبیه هم...
پ ن2: آخر این هفته می خوام برم مسافرت، طالع PMC گفت "سفر رویایی خواهم داشت" :)
همیشه وقتی خیلی نزدیک چیزی می شی گندش در میاد،
همیشه
پ ن: یکی پیدا شه به من بگه انقدر ایده آلیست نباش پسر
دود غم می کشم...،
پ ن: دود غم نکشی داداش
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
...
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هردم آید غمی از نو به مبارک بادم
پ ن: دستم جلو حافظ هم رو شده :/
تا بیرون برم مثل اسب بدو ام
پ ن: دل واسه خودم، واسه اسب آبی کوچولوم تنگ شده :(
پ ن2: فهمیدم این چند وقته کلیا از دستم شاکی اند، خاک به سرم، معذرت :/
حالا خر خودم را هي مي كنم
کل کفش های دنیا رو هم واسم بخری،
بازم رفتن ساده نیست
من، تو، زندگی
پ ن: کدوم کره خری گفته "حس من دروغ نمی گه" ؟؟؟
چطور باور کنم بخشنده و مهربان هستی؟
داشتن کمک می کردن که من آدم بامزه ای بشم
ای لیدر
ای فقید
ای فاضل
چـــونـــم ز دستت آتیش گرفته...
پ ن: جنبه داشته باش، فیلتر نکن
پ ن: شاید سگ زرد باشم ولی شغال نیستم
پ ن2: راستی یادم نبود من که یه اسب آبی ام
خدا بی کتاب و پیامبر قبولت دارم،
آخه کی مثل تو می تونه حال منو بگیره؟؟؟؟
معجزه از این بالاتر؟؟؟؟!!!
پ ن: خدا از این توان ماوراء طبیعت بهتر استفاده کن.
پ ن: خدا این همه حال گیر؟؟؟؟؟
جدی نوشته: هیچ بدی مطلقاً بد نیست.
پ ن: الا شاه محمود کشور گشای/ز کس گر نترسی بترس از خدای
اگه لال بودم شاید خیلی اتفاقای بد زندگیم نمی افتاد
حالا که خدا این موهبت رو از من گرفته
این پست رو سکوت می کنم
کارهایی که قبل از مرگ نباید انجام داد:
به دنبال خدا نگردید
همه چیز را به پول وصل نکنید
غرور نداشته باشید
همیشه راست نگویید
با عواطف مردم بازي نکنید
از کلمه "من" زیاد استفاده نکنید
جو گیر نشید
یادتان نرود که خودتان از همه چیز مهمترید
وعده های سرخرمن ندهید
اشخاص مقابلتان را کم سواد فرض نکیند
به یاد داشته باشید که شما همیشه برنده نمی شوید
لزومی ندارد همه چیز را بلد باشید
در استفاده از جمله دوستت دارم صرفه جویی کنید
موعودگرا نباشید (منتظر کسی نباشید)
عبادت را تبصره گناه فرض نکنید
به دنبال آزادی نباشید
سعی به تغییر چیزی نداشته باشید (همه چیز رو همان طور که هست بپذیرید)
عاشق شوید ولی خر نشوید
با یه اسب آبی 800 کیلویی هم معاشرت نکنید
و یادتان باشد برای مردن عمری فرصت دارید.
اتل متل توتوله
گاو حسن چه جوره
.
.
.
هاچین و واچین ، یه پــــا تـــــو، ور چین !!!
اَه ... لعنت به این شانس !!! اینم وقت ورچیدن بود آخه لوتی ؟؟؟!!!
پ ن: سر صبح بازیم گرفته :)
امروز ظهر: آقاي دكتر، پلو خورشت بادمجان، حداد عادل، زنده باد ب مرده باد الف
امروز بعد از ظهر:جلسه با رواني ها
خدا شب رو به خير بگذرونه
علف های هرز اندوهم هر روز بیشتر رشد می کند ...
یک باغبان ماهر میخواهم ...
سراغ ندارید ؟؟؟!!!!!
از شیطان پوزش میطلبیم٬
نباید فراموش کنیم که ما فقط یک طرف داستان را شنیدهایم؛
چون تمام کتابها را خدا نوشته است
پ ن: من که می دونم بالای همین حدیث گفتنم وبلاگم فیلتر میشه
سمعکم رو در میارم
بگذارید افکارتان هوایی بخورد،
اگر هم پشه ای وارد شد،
پشه کش را به یاری می طلبیم
پ ن: این روزها از خورشید سحر خیزترم
پ ن2: صبح، گره گشاي كلاف سردرگم شب است.

پرنس پرشیا،
تلفیقی ست از:
سوپر من، بتمن، اسپایدر من و حتی به تعبیری جکی جان
به راستی اینچنین اند ایرانیان راستین
پ ن: دهکده hippo memo مدعی اپراتوری.

بد مستي،
عاقبت کسی که زندگی را دوست نداشت
پ ن: دیشب هرچه باشکوه تر همایش تجلیل از زکریا رازی با حضور اسب آبی برگزار گردید.
پ ن2: چون زندگي را دوست نداشت در مجلس ختم به بستگانش تبريك گفتم.
- سم پاشی کن
+ کی دلش میاد بچه اش رو بکوشه؟
پ ن: یکی می گفت: هر جی به دنیا بدیم سبزش میکنه، بدی، خوبی، آخه دنیا مزرعه ست!
پ ن2: همه سوپر من، اسپایدر من و بتمن می شن، ما که اولش شدیم اسب آبی، حالا هم چاپرمن
پیش رو نسیم بهشت می آید
پشت سر خاکستر جهنم
اینجا برزخ است
دیشب ساعت دلم با خودم خوابید !!!
امروز به قرار عشقت دیر رسیدم ...
کفاف غسل تعمید این همه آدم ناپاک را نمی دهد
به دنبال خانه ی اجاره ای به شرط تملیک هستم
پ ن: اسب آبی کوچولو این روزها مادیگرا شده، میخواد تمام برکه های دنیا رو مال خودش بکنه.
پ ن2: چند وقتی هست مادی گرا شدم، قول میدم به بی عاری خودم برگردم... :)
ولی حالا خانه نشین و گوشه گیر شده
پ ن: به یاد خسرو شکیبایی عزیز...
پ ن2: سالیان سال توی زیر زمین ها با ترس و لرز واسه آرزوها فریاد زدیم
پ ن3: شب رو بايد بيچراغ روشن كرد...،
یه اسب آبی که رو پله ی آپارتمانم نشسته بود
و لواشک آلبالویی میخورد
و ترانه ی "همه چی آرومه من چقد خوشحالم " رو بدون تپق میخوند...
من تنها نیستم...
به نام حضرت آدم .....
حالا که به اندازه ی هر آن چه گمان می کنی بزرگترین است دلم گرفته ، پاییز آمده.
یک روز خیابان بهار بود و برجی و دفتری تمیز و کوچک و دنج،
که روی میز بلوطی رنگش دو لیوان کوچک قهوه بود و شکلات
و یک سینی پر از گل های خشک معطر.....
حالا که به اندازه ی هر آن چه گمان می کنی بزرگترین است دلم گرفته ، پاییز آمده.
آن روز ها می نوشتم، چرا که تو بودی و بوسه های و هم انگیز بود و ما که
به انتظار غروب می نشستیم و شمع و آغوش و فراموشی همه ی آدم هایی که در
خیابان شوغ زیر پنجره در هم می لولیدند.
آن روزها پنجره بود و باران و هوای ابری و انتظار تو ....
اما حالا برایم چه مانده است ؟!
تنها میان این همه دژخیم ، در شهری غریب تاب می آورم و تاب می آورم
به امید هیچ ...... حالا که تو و زندگی و قصه نوشتن از من رو برگردانده اید ،
حالا که به اندازه ی هر آن چه گمان می کنی بزرگترین است دلم گرفت،
پاییز آمده......
همین ......
پ ن: فرارسیدن پاییز را به درختان همیشه بهار تبریک می گوییم
پ ن2: برگ زرد با سرعت باد پائيزي فرا رسيدن خزان را در هر كوي و برزن بشارت مي دهد .
قول میدم دیگه اذیت نکنم،
قول میدم، دیر نیام
فرار نکنم
کسی رو نزنم،
عکس آقا معلم رو تخته نکشم،
به دفتر کلاسی دست نزنم،
آقا، تو رو خدا،
قول میدم...،
خیلی چیزا رو باید یاد بگیرم،